×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

معجزه دوست داشتن

بامن بمان وهمان که هستی باش

آشنایی با آنتونی رابینز


آنتونی یا تونی رابینز (به انگلیسی: Anthony or Tony Robbins) نویسنده و سخنران آمریکایی است. وی ۲۹ فوریه ۱۹۶۰در شمال هالیوود در کالیفرنیا به دنیا آمد.

شهرت عمده او در ایران به خاطر سلسله کتاب‌هایش در مورد موفقیت می‌باشد، مانند:

  • قدرت بی پایان یا توانایی نا محدود ۱۹۸۷.
  • به سوی کامیابی ۱۹۹۴.

آنتونی رابینز موفق‌ترین، مشهورترین و پرطرفدارترین نویسنده و سخنران انگیزشی در جهان است. هر چند که خود اصرار دارد به جای �سخنران انگیزشی، مربی منتهای کارآیی� نامیده شود.

او در مدت کوتاهی به بیشترین آرزوها و رویاهای جوانی خود جامه عمل پوشانید و توانست درآمد سالیانه خود را از ۳۸ هزار دلار به بیش از یک میلیون دلار افزایش دهد.

آنتونی رابینز در ۲۹ فوریه ۱۹۶۰ در شمال هالیوود، در خانواده‌ای فقیر به دنیا آمد. او در منطقه �آزوسا�ی لس‌آنجلس کودکی خود را پشت سر گذاشته و در دبیرستان �گلندورا� به تحصیل پرداخت. زمانی که او ۷ ساله بود والدینش از هم جدا شدند. پس از گرفتن دیپلم متوسطه به کارهای گوناگونی شبیه ظرف‌شویی، کارگری و مستخدمی رو آورد.

در سنین بین ۱۸ تا ۲۲ سالگی در دفتر کار �جیم رون� به عنوان بازاریاب و مبلغ سمینارهای وی شروع به کار کرد. تونی به عنوان بخشی از شرایط این شغل، تمام آثار مکتوب و صوتی جیم رون را خواند و گوش کرد. در این سال‌ها او در یک آپارتمان چهل متری در محله‌ای فقیرنشین زندگی می‌کرد. به گفته خودش ناچار بود ظرف‌های غذای خود را در وان حمام بشوید. گذشته از فقر مالی، بر اثر پرخوری و خوردن غذاهای چرب وزنش به ۱۲۰ کیلو رسید.

آنتونی رابینزوی در عین چاقی، تنبلی و فقر، آرزوهای جاه طلبانه‌ای داشت و در عالم خیال خود قصر زیبایی را کنار جنگلی بزرگ تصور می‌کرد، او سرانجام تصمیم گرفت برای رسیدن به آرزوهایش کمر همت بندد و با چاقیش مبارزه کند. به همین خاطر برای رسیدن به این هدف به مطالعه چند کتاب پرداخت، اما مطالب کتاب‌ها ضد و نقیض بود و خودش به این نتیجه رسید که با فکر سالم می‌توان بدنی سالم داشت. او توانست ۱۵ کیلوگرم در مدت دو ماه کم کند.

با وجود قد بلندش، می‌خواست تناسب اندام داشته باشد. او معتقد بود برای نظم بخشیدن به تفکرات باید به حفظ تناسب اندام اقدام کند. او به کلاس‌های روانشناسی رفت و با این علم آشنا شد. در سال ۱۹۸۴ شیوه‌های تازه روانشناسی را برای تعدادی از قهرمانان ورزشی مورد آزمایش قرار داد و دستمزدی دریافت کرد و به وضعیت زندگی فقیرانه‌اش سر و سامانی داد.

سپس نزد �جان گریندر� (یکی از پایه‌گذاران NLP به همراه ریچارد بندلر) اصول و روش‌های NLP (Neuro-Linguistic Programming) را آموخت و به تدریس آن‌ها پرداخت. گریندر، رابینز را تشویق کرد که به پدیدهٔ �راه رفتن بر آتشبپردازد و رابینز با آموختن روش‌های روانی شرطی کردن ذهن برای این کار، شروع به ارایهٔ سمینارهایی کرد که در پایان آن‌ها، تمام شرکت‌کنندگان با پای برهنه بر بستری از زغال گداخته راه می‌رفتند.

در نهایت رابینز علاقه خود را در زندگی پیدا کرد. او وارد رشته روانشناسی شده و سمینارها و سخنرانی‌های متعددی را در شهرهای مختلف برگزار کرد. او با شیوه‌های روان‌درمانی خاص خود، به برطرف کردن مشکلات مردم از قبیل ترس، افسردگی، یأس و ناامیدی پرداخت.

آنتونی رابینز در سال ۱۹۸۶ کتاب قدرت نامحدود را منتشر نمود. در همین سال با بکی رابینز ازدواج کرد. او برای بهبود عملکرد کارکنان ادارات، نکات روانشناسی مفیدی را بیان کرد و مشاوره افراد بزرگ دنیا را در دنیای علم عهده‌دار شد.

آنتونی رابینز رابینز علاقه زیادی به کمک به افراد دارد. او می‌خواهد جهان را برای زیستن، بهتر سازد. او سال‌هاست که بدون چشم‌داشتی، نیرو و منابع خود را در اختیار نیازمندان گذاشته‌است. او در سال ۱۹۹۱ بنیادی غیرانتفاعی تأسیس کرد که هدفش کمک به کودکان عقب مانده و افراد بی‌خانمان، سالمندان و زندانیان است.

رابینز در سال ۲۰۰۱ از همسر اول خود جدا شد و کمی بعد با سِیج رابینز ازدواج کرد. او درباره جدا شدن از همسر اولش در گزارش تلویزیونی شبکه CNN گفت که پایان دادن به این ازدواج برایش بسیار دشوار بوده و طلاق گرفتن از بکی، سخت‌ترین تصمیم زندگی‌اش و به خاطر خودِ وی بوده‌است.

با گذشت سال‌ها رابینز یافته‌های خودش را با NLP تلفیق کرد و روش جدیدی به نام NAC (Neuro Associative Conditioning) ارایه کرد. او همچنین پایه‌گذار �روانشناسی نیازهای انسانی� است و تا به حال روش‌های متعددی برای موفقیت در زمینه‌های مختلف ابداع کرده‌است که در کتاب‌ها، برنامه‌های صوتی و سمینارهایش ارایه می‌شود.

رابینز اکنون ۴۹ سال دارد و با همسر و دو فرزندش در �دلمای� کالیفرنیا در همان قصری که در رویاهایش می‌پروراند زندگی می‌کند، اما از کمک کردن به دیگران دریغ ندارد و چندین بنیاد خیریه و مؤسسه مشاوره رایگان تأسیس کرده‌است.

درزیرگزیده ای از مطالب ایشان را آورده ایم

همه‌ي روياهاي بشر دست يافتني هستند و به جرأت مي‌توان گفت، رويايي وجود ندارد كه نتوانيم به آن دست يابيم.

بسياري از ما در زندگي شخصي با چيزي به مراتب كمتر از آنچه سزاوارش هستيم، زندگي مي‌كنيم.

چنانچه به راستي خواهان آن باشيد كه به خودباوري و بي‌گماني راستين برسيد، بي‌شك راه آن را خواهيد يافت.

تا زماني كه جستاري سبب دگرگوني رفتاري شما نشده است، هنوز آن را به خوبي فرا نگرفته‌ايد.
كاميابي، كليد دارد.

حتي هراسناك‌‌ترين و دردناك‌ترين تجربه‌ها و احساسات را مي‌توانيد با ميل و اراده‌ي خودتان دگرگون سازيد.

بيشتز زمانها ناچاريم كارهايي انجام دهيم كه زياد از آن خوشمان نمي‌آيد، ولي مي‌توانيم احساس خود را دگرگون سازيم.

در زندگي نمي‌توانيد بي‌آنكه به راستي بخواهيد، از بسياري چيزها سرخوش باشيد.

به ياد داشته باشيد، معنا [ =چَم ] و مفهوم زندگي، چيزي است كه برمي‌گزينيد و كنترل آن، هميشه در دست شماست.

هريك از ما در زندگي، حق گزينش داريم و مي‌توانيم انديشه‌ها و احساسات خود را برگزينيم. چنانچه آگاهانه به گزينش نپردازيم، بهاي آن را خواهيم پرداخت.

همه‌ي پيشرفت‌ها و دستاوردهاي انسان، نتيجه‌ي پيوستگي در تلاش و نيز پايبندي اوست؛ آن هم تلاشي هدفمند و پايدار.
همه‌ي ما اين توانايي را داريم كه با دشواري‌ها و بازدارنده‌ها برخورد كنيم، بر آنها پيروز شويم و بر ترس‌هاي خود چيره گرديم.

چنانچه انسانها همواره در حالت احساسي ترديد، دودلي و دوگانگي بودند، به ندرت مي‌توانستند به كاميابي درازمدت برسند يا به چيزي كه به راستي ارزشمند است دست يابند.
ترس، شك و ترديد و نبود اطمينان و باور، هرگز نتايج چندان گهرباري ندارند و نخواهند داشت.

اطمينان و باور، چيزي نيست كه آن را در بيرون از خود بجوييم و به سوي آن، دست دراز كنيم.

هرگاه مي‌خواهيد دست به كاري بزنيد و دل آسوده نيستيد كه چرا مي‌خواهيد چنين كاري بكنيد، دوباره آن را با چَم و هدف زندگاني خود بسنجيد و با آن مشورت كنيد.


گاهي، نرسيدن به يك رويا كه با ناشكيبايي و مشتاقانه، خواهان آن هستيد، آنچه را به راستي مي‌خواهيد و به آن نياز داريد و براي آن ساخته شده‌ايد، به شما مي‌دهد و مي‌بخشد.

شايد تلاش‌هاي شما تا به امروز ثمربخش نبوده‌اند، ولي سبب كاميابي‌هاي ديگري در آينده شده‌اند و زمينه‌ي خوبي را براي كاميابي نهايي‌تان فراهم ساخته‌اند.

ناكامي‌ها و شكست‌هاي ظاهري، زمينه‌ساز و سكويي براي جهش‌ها و پرش‌هاي ديگر شما به سوي كاميابي نهايي هستند.

عشق بورزيد، دوست داشته باشيد، ببخشيد و از خودتان مايه بگذاريد.

هدف زندگي خود را برآورده سازيد و مهم‌تر از همه آنكه اين كار را با عشق، شور، حرارت، شيفتگي و سرزندگي بسيار انجام دهيد!

 چنانچه مي‌خواهيد در هر كاري به مهارت، چيرگي و استادي برسيد، مي‌بايست به درستي بدانيد چه مي‌خواهيد و دريابيد كه براي دستيابي به آن، به چه چيزي نياز داريد.
اگر خواسته‌ي خود را بيان كرده باشيد، بي‌گمان، به پاسخ خواهيد رسيد، ولي زود نااميد نشويد.

بسيار پيش مي‌آيد كه در زندگي، تجربه و احساس خوبي پيدا مي‌كنيد، ولي هرگز از خودتان نمي‌پرسيد كه چه امري، اين احساس خوب و خوشايند را ايجاد كرد!

هرچه چيزي را بيشتر اندازه‌گيري كنيد و مقادير كمّي آن را روشن كنيد، در مورد آن، خودآگاه‌تر و هوشيارتر مي‌شويد و هرچه خودآگاه‌تر شويد، آن تجربه‌ي احساسي را بهتر و خوشايندتر مي‌كني

كارهايي كه در زندگي انجام مي‌دهيم، پشت صحنه‌ي هيچ فيلمي نيست. همه‌ي صحنه‌ها همان برداشت نهايي است كه قرار است به روي پرده بيايد و نمايش داده شود. چيزي به نام "تمرين" وجود ندارد.

چنانچه معني و مفهوم و هدف زندگاني را ندانيم و ندانيم كه چه چيزهايي در زندگي، ارزش و اهميت دارند، به سادگي نمي‌توانيم تصميم بگيريم و هميشه دودل و مردد خواهيم شد.

چنانچه خواسته‌ها و اهداف خود را نشناسيم، كشتي بدون سكاني خواهيم بود كه

در اوج مثبت‌انديشي، همواره مسير خود را دگرگون مي‌كنيم.

انسان‌هاي خوشبخت و شادمان، كساني هستند كه اين شايستگي و توانايي را دارند كه از تماشاي يك لبخند زيبا، شاد شوند و احساس خوشبختي كنند.

همواره به ياد داشته باشيم كه هرگز ناگزير نيستيم كارهاي بزرگ انجام دهيم

 و چَم و مفهوم و هدفي بسيار بزرگ، آرماني و آسماني را در زندگي خود بيافرينيم.

من بر اين باورم كه كارهاي ساده و پيش پا افتاده هم بسيار نيرومند و كارآمد هستند.

توانايي‌ها و شايستگي‌هاي خود را گسترش بخشيد.

كمال‌گرايي راستين و بنيادي آن است كه خود را همان گونه كه هستيم، بپذيريم و دوست داشته باشيم.

تا زماني كه با ديگران درباره‌ي استانداردها و قوانين‌شان گفتگو نكرده‌ايد، نمي‌توانيد

 ادعا كنيد كه قوانين آنها را مي‌دانيد و نمي‌توانيد اين چشم‌داشت را از آنها داشته باشيد

كه قوانين شما را نديده و نشنيده بگيرند و با آن همساز باشند.

زماني كه از استانداردها و قوانين بنيادي و بايد و نبايدها و قوانين هميشه بايد و... هرگز نبايد...

ديگران آگاهي يابيد، روابط‌ تان با آنها ساده‌تر مي‌شود.

چنانچه هدف از زندگاني خود را ندانيد و نشناسيد، چگونه مي‌توانيد در بازي زندگي برنده باشيد؟

مي‌بايست در زندگي، هدفمند باشيد. مي‌بايست هدفي را دنبال كنيد. مي‌بايست برگزينيد

و تصميم بگيريد؛ آن هم، هم‌اكنون.

چنانچه در زندگي، قوانين ناسازگار بسياري داريد، درد و رنج زيادي را به جان خواهيد خريد

و نااميد و سرخورده خواهيد شد
هنگامي كه رويدادهاي اين جهان را با وجود دردناك بودن و ناخوشايند بودن آنها، با ديد و نگرشي

 مثبت مي‌نگريد و چَم و مفهوم ديگرگوني به آن مي‌دهيد، به راستي برنده مي‌شويد

گاهي براي برنده شدن، دست به كارهايي مي‌زنيم كه با ارزش‌هاي دروني ما ناسازگار است.

در اين موارد، بازنده‌ي اصلي ما هستيم.

احساس شادماني و خوشبختي راستين در زندگي، آن است كه گاهي درد و رنج‌هايي كوتاه و گذرا را به جان بخريد، چرا كه شادماني برتر و نهايي، همان منش و ماهيتي است كه براي خود رقم مي‌زنيد.

چنانچه ندانيم چه مي‌خواهيم، هر بادي، باد سازگار خواهد بود

انسان‌هاي كامروا، قوانين دست و پاگير كمتري دارند


انسان‌هاي خوشبخت و شادمان، قوانين ساده‌اي دارند

زماني كه رشد مي‌كنيد و در زندگي مردم، كارآيي مثبت داريد، زندگي را به گونه‌اي ديگر تجربه مي‌كنيد كه همان خوشبختي و شادماني راستين است.

قدر چيزهاي كوچك را مي‌بايست به اندازه‌ي چيزهاي بزرگ‌تر و مهم‌تر بدانيم و به هر دوي آنها به يك اندازه ارج نهيم.

دليل شماره‌ي يك احساس خوشبختي نكردن و بازنده بودن در زندگي بسياري از انسان‌ها اين است كه تصوير ذهني روشني از شادماني و خوشبختي راستين و برنده بودن در زندگي ندارند

بدانيد كه چه بخواهيد و چه نخواهيد، همواره در حال دگرگوني و بهتر شدن هستيد و خواهيد بود

مفهوم و هدف زندگي شما هرگز دگرگون نمي‌شود

وسايل و ابزار، ممكن است دگرگون شوند، ولي هدف همواره يك چيز است

به راستي، هر پيشامدي هم كه روي دهد، همواره مي‌بايست چَم و مفهوم نيروبخش و مثبتي را در آن بجوييد و بيابيد

دليل اينكه بسياري از انسان‌ها احساس بازنده بودن مي‌كنند آن نيست كه زندگي‌شان به راستي يك باخت بزرگ است. شايد گمان مي‌كنند برنده بودن، آن است كه بر روي كره‌ي ماه فرود آيند.

بخش بزرگ زندگي ما انسان‌ها، صرف فرآيندها مي‌شود، نه نتيجه، بهره و سرانجام

اگر بنا بود تنها به هنگام رسيدن به هدف خود شادمان شويم و از فرآيند تلاش براي رسيدن به هدف، شاد نباشيم، تنها بخش كوچكي از زندگي خود را شادمان بوديم

شما ماموريت و مسئوليتي ويژه را در برابر خودتان و ديگران به دوش داريد و پيش از هر چيز و هر كس در برابر خودتان مسئول هستيد.

انكار يا گريز از دشواري‌ها، هرگز نمي‌تواند زندگي بامفهوم و خرسند گونه‌اي را براي شما پديد آورد

ما انسان‌ها مي‌بايست بدانيم كه چيزي به نام كار نادرست وجود ندارد. هر كاري، چَم و مفهومي دارد، حتي اگر هنوز آن را نيافته باشيد.
نكته‌ي غم‌انگيز اين است كه بيشتر مردم تا زماني كه تندرست هستند، چَم و مفهوم زندگي خود را كشف نمي‌كنند. مي‌بايست بيماري كُشنده‌اي، زندگي‌شان را تهديد كند تا بخواهند و تلاش كنند كه چَم و مفهوم زندگي را بيابند

در نهايت، فرقي نمي‌كند كه "چند سال" زنده باشيد. آنچه به راستي اهميت دارد، آن است كه چگونه زندگي كرده‌ايد

آنچه را كه پيش آمده، نمي‌توانيم دگرگون كينم، ولي مي‌توانيم مركز توجه خود و نيز چَم و مفهومي را كه به رويداد پيش آمده نسبت مي‌دهيم، دگرگون كنيم
چنانچه سخن خوبي نداريد كه از كسي بگوييد، پس بهتر است هرگز از او سخن نگوييد
مردم، حيوانات و همه‌ي موجودات زنده را دوست داشته باش و به آنها عشق بورز

خوب، مهربان، خوشرو و گشاده‌رو باش تا دنيا را نيز به جاي بهتري براي ديگران بدل كني
چنانچه بخواهيم از زندگي خود بهره‌ي بيشتري ببريم، شايد مي‌بايست از تجربه‌ي نزديكان بهره بگيريم و از آنها بياموزيم
زندگي مي‌بايست سفري شادمانه و شادي‌بخش باشد

 

دوستان نظرات شما کمکی است تا این مسیر سبز

ادامه یابد


جمعه 21 بهمن 1390 - 5:41:23 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

http://shogh.gegli.com

ارسال پيام

شنبه 22 بهمن 1390   2:54:22 PM

مي‌بايست در زندگي، هدفمند باشيد. مي‌بايست هدفي را دنبال كنيد. مي‌بايست برگزينيد و تصميم بگيريد؛ آن هم، هم‌اكنون.

من این و می پسندم و می کنمش آویزه ی گوشم

ava

avanikooseresht

http://pastooyedeleman.gegli.com

ارسال پيام

شنبه 22 بهمن 1390   2:29:08 PM

رابینز اول از خودش شروع کرد و موفقیت یعنی همین

سپاس

http://cardinal.gegli.com

ارسال پيام

جمعه 21 بهمن 1390   10:07:15 PM

امید که هر روز بر همراهان طی این مسیر سبز افزوده شود و حرکتی باشد در جهت ایجاد اولین گروه عاشق....بقول دکتر وین دایر عاشقان بی قید و شرط

http://kindness note.gegli.com

ارسال پيام

جمعه 21 بهمن 1390   8:32:02 PM

سلام دوست عزیز متشکرم از مطالبی که نوشتی واقعا مفید هستند اگر امکان دارد باز هم مطالبی از آنتونی رابینز در وبلاگتان بگذاریدموفق و پیروز باشید.